سلام .

 به یه دوست ، یه دوست ِ خیلی مهربون ، قول داده بودم که عکس گلم رو  بذارم...
گلی که چند سالی هست دارمش ،
تصمیم گرفتم این پست رو اختصاص بدم به گلم  !
اسم نداره ، من همیشه گلم صداش می زنم !
یه جورایی...
بهتره بگم ... عجیب دوسش دارم !


+ جمعه ۱۳۹۰/۱۰/۳۰ 17:23 فاطمه کریمی |





...

حرف های زیادی تووی ذهنم ، بازیشون گرفته

فکرای فانتزیمو قلقلک میدن

اما من ، حوصله ی خندیدن ندارم  حتی !!

شبیه یه حرف شدم ، مثل " و "

 با سه نقطه

چه طولانی خلاصه شده ام  !!



+  نوشتن این پست دقیقا نمیدونم ینی چی ! ، حالم که خوب شد جواب کامنت هارو میدم !
+ یکی از امروز نوشت هایم ، شد اولین پست زمستونی ! دی ماه ِ نود
+ خوش اومدی فصل ِ آدم برفی، فصل پر ازخاطره ی برف بازی های کودکی
گرچه، برای ِ من، آمدنت بارونی بود .. و خیس ِ اشک !


+ شنبه ۱۳۹۰/۱۰/۰۳ 21:43 فاطمه کریمی |